سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مذهبی -اجتماعی -علمی

یک راه حل برای همه مشکلات

    نظر
Entry for March 05, 2009 magnify
اللهم عجل لولیک الفرج
یک راه حل برای همه مشکلات
سلام:
چند وقتیه که به دلیل فرصتی که دارم به برنامه های تلویزیونی و بویژه برنامه های اقتصادی-اجتماعی و.....میزگردها-نشستها وگفتگو با مسیولان کشور نگاه میکنم.مطلبی که مرا وادار به نوشتن این مطالب کرد نکته مشترک در تمامی این بحثها و بررسیهایی بود که در این مدت به آن پرداخته شده و میشودکه عموما بررسی مشکلاتی است که دولت و دولتمردان و مردم بخصوص ساکنین شهر بی در و پیکر تهران با آن درگیر هستند اعم از ترافیک-منابع انرژی-نان وغیره.واما با وجود این همه مشکلات برای زندگی در تهران و تورمی که طی سی سال بعد از انقلاب بوجود آمده که من هر چه فکر میکنم دلیل منطقی برای آن پیدا نمیکنم به عنوان مثال : بعد از انقلاب چه اتفاقی در این کشور افتاد که موجب شد دلار که قبل از انقلاب در بانکها به مبلغ هفتادو دوریال بله درست خواندید یعنی هفت تومان و دوریال بود و در بازار آزاد یعنی صرافیهای خیابان فردوسی به مبلغ شصت و هشت ریال یعنی چهار ریال ارزانتر از بانک فروخته میشد اکنون به نزدیک ده هزارریال رسیده وتازه هنوز هم میگویند قیمت دلار واقعی نیست و باید افزایش یابد.در حالی که در آن زمان تنها صادرات کشور ما فقط نفت بود وتمامی منابع طبیعی ما به هر دلیلی دست نخورده بود مانند سرب-مس-طلاو...ضمن اینکه صادرات غیر نفتی ما هم محدود به چند محصول بود و نفت هم در اواخر رژیم پهلوی حداکثر بیست و هشت دلار بود.شاید بسیاری از عزیزانی که این مطالب را میخوانند به دلیل کم بودن سن به یاد نداشته باشند که با وجود چنین وضعی دلار 72 ریال بود یعنی در ازای یک دلار فقط 72 ریال پول رایج کشور خارج میشد به زبان ساده تر تمام دنیا برای ایرانیان ارزانی بود چیزی که الان دقیقا برعکس شده.دیگر اینکه تمامی حاملهای انرژی باقیمتهایی متناسب با وضعیت معیشتی مردم محاسبه میشد به عنوان مثال:آب هر متر مکعب 2ریال-برق هر کیلو وات2/5ریال-بنزین لیتری 10ریال البته آنهم اواخر حکومت پهلوی و گرانترین نان سنگک بود که کنجدی آن 5ریال بود.مسکن به قدری ارزان بود که من خودم هرگاه به پدرم که خدا رحمتش کند میگفتم چرا خانه نمیخرید میگفت خانه میخواهیم برای چه .هر وقت بخواهیم میتوانیم بخریم.که البته راست هم میگفت.برگردیم سر اصل بحث که در مورد مشکلات اقتصادی و اجتماعی و راه حلهایی که مسیولان برای رفع آن پیشنهاد میکنند.و در مورد تمامی آنها مشترک است بود.در موردتصافات وتخلفات رانندگی میگویند :باید جریمه هارا افزایش داد.در مورد مصرف گاز-آب- برق و بنزین میگویند باید قیمت آنرا افزایش داد.در مورد کمبود گندم و نابود شدن کشاورزی میگویند باید قیمت مواد غذایی بدست آمده از گندم افزایش یابد و موارد دیگر که شما هم میدانید تنها موردی که در مورد مصرف آن تبلیغ و تشویق به استفاده بیشتر میکنند استفاده از تلفن وحرافی و اینکه تمام کارها را با تلفن انجام دهید است که خوب دلیل اینرا هم همه میدانیم.
چیزی که موجب تاسف و تاثر است این است که در هیچیک از رسانه های جمعی اعم از صدا و سیما گرفته تا ارباب جراید هیچکس نیست که بپرسد چه اتفاقی در این کشور افتاده که علیرغم اینکه نه تنها در گذشته بلکه حداقل در این یکی دوسال گذشته که نرخهای جهانی تمام محصولات مورد نیاز کاهش چشمگیری داشته چرا ما نه تنها شاهد کاهش قیمت نبوده ایم بلکه هنوز هم در سطح کلی اقتصاد کشور مسیولان خواهان افزایش قیمتها هستند.اصلا گویا در این مملکت همه در خوابند و فردایی وجود ندارد که به آن بیاندیشیم.آیا به صرف اینکه عده اقلیتی درآمدهای آنچنانی دارند وزندگیهای بیدرد ما هم باید به زندگی آنها نگاه کنیم و فقط به فکر پول دار شدن باشیم به هرقیمتی که میشود.متاسفانه چیزی که بیشتر از همه مرا آزار میدهد این است که نسل جوان کمترین توجهی به مسایل جدی جامعه و آینده ندارد.افکار اکثریت جامعه ما فقط متوجه تجملات وظواهر زودگذر زندگی شده که تازه معلوم نیست به آن هم دست یابند.
فکر میکنم کافی باشد به قول قدیمیها:در خانه اگر کس است---- یک سخن بس است هر چند فکر نمیکنم این مطالب را چند نفری بیشتر بخوانند چون جامعه ما دچار فقر فرهنگی شدیدی است که آنرا قبول نداریم دلیل حرفم هم همین بس که اگر به جای این مطالب حرفهای بی ارزش -جوک-اس ام اس و خلاصه از این قبیل مطالب گذاشته بودم خواننده بیشتری داشت.میتوانید این را از تعداد نظرات دریابید.به امید روزی که در مورد نقش خود در زندگی و خلقت بیشتر بیاندیشیم و کمی دورتر از جلوی پایمان را ببینیم وتنها به فکر خود نباشیم.انشاالله